مدرسة باهاوس در تداوم دیدگاههای ورکباوند (ادارة کار) آلمانی در سال 1919 بهوسیلة والتر گروپیوس بنیان گذاشته شد و تلاش آن در جهت ایجاد نظام آموزش هنر، طراحی و معماری مبتنی بر وحدت بخشی هنر، صنعتو زندگی بود؛ پیوند عوامل ذکر شده بهصورت علمی و عملی برزگترین دغدغة پایهگذاران مدرسة باهاوس بود.
بکارگیری مبانی هنر معاصر برای نخستین بار در برنامة آموزش باهاوس گنجانیده شد. این شیوة نوین آموزشی برپایة پیشرفتهای علمی و فنی استوار بود و خود را با دگرگونیها و نوآوریهای هر روزه تطبیق میداد و بهصورت روزافزون گامهای رو به جلو برمیداشت. در مدّت 14 سال (1933-1919 میلادی) فعالیت مدرسة باهاوس، نگاه ویژهای به مسألة زمان وجود داشت و روشهایی مؤثر و نوآورانه برای نیل به این مقصود برداشته شد. این مدرسه در دوران حیات خود بین دو جنگ جهانی در سه مکان مختلف، سه مدیر با روشهایی متفاوت و استراتژی آموزشی معین و شخصی را تجربه کرد که علیرغم تفاوتهای تئوری، دیدگاههایی پیوسته و مشخص را پیگیری نمودند: وایمار بین سالهای 1919 تا 1925، دساو در سالهای 1926 تا 1932 و برلین در سالهای 1932 و 1933 میزبان مدرسة پیشرو باهاوس بودند که والتر گروپیوس به مدت 9 سال (1928-1919) بیشترین تأثیر را در شکلگیری شخصیت مدرن مدرسه ایفا کرد، سپس هانِس مِیِر 2 سال (1930-1928) و لودویگ میس فان در روه 3 سال (1933-1930) تفکر بنیادین مدرسه را با روشهای تبیین شدة خود پیش بردند. در نهایت، فشار نازیها، میس، آخرین مدیر مدرسه را به سوی تعطیلی داوطلبانة باهاوس که برای بقا به برلین انتقال داده شده بود، سوق داد.سکانس نخست : زایش باهاوس در وایمار
مدرسة باهاوس (به معنای خانة ساختمان) از ترکیب دو نهاد آموزشی در شهر فرهنگی وایمار، زادگاه سه تن از برجستهترین نویسندگان و اُدبای آلمان، یوهان وولفگانگ فون گوته، یوهان گاتفرید هِردِر و فردریش شیلر، به ابتکار گروپیوس بهوجود آمد: «مدرسة هنرهای کاربردی ساکسون» که به تعلیم طراحی مبلمان و لوازم مبادرت میکرد و «مدرسة هنرهای زیبای ساکسون» که به آموزش طراحی معماری میپرداخت. مدرسة هنرهای کاربردی بین سالهای 1906 تا 1915بهوسیلة «هنری فان دفلده» معمار بزرگ آرت نوو مدیریت شد. هنگامی که در سال 1915 هنری فان دِفلده بهدلیل بلژیکی بودن وادار به استعفا شد، سه نفر را برای تصدی ریاست مدرسه پیشنهاد کرد: والتر گروپیوس، هرمان اوبریست و اگوست اِندِل. با انتصاب «والتر گروپیوس» به مدیریت باهاوس در سال 1919، تفکری نوین بر اساس الگوهای مدرن بر مدرسه حاکم شد.
والتر آدولف جورج گروپیوس (1969-1883) بنیانگذار و نخستین مدیر مدرسة باهاوس، آموزش عملی معماری را بین سالهای 1908 تا 1910 در دفتر «پیتر بهرنس» فرا گرفت. وی بلافاصله پس از ترک دفتر بهرنس در سال 1910 به عضویت ورکباوند درآمد و یکی از تأثیرگذارترین اعضای این جنبش آوانگارد شد. ورکباوند آلمانی که در سال 1907 توسط «هرمان موتسیوس» پایه گذاشته شد، در پی هماهنگ کردن اهداف اخلاقی، هنری و اقتصادی و همچنین پیوند هنر و صنعت بود. با حمایت ورکباوند و پشتیبانی مدیران وقت شهر وایمار، گروپیوس مدرسة باهاوس را برای تربیت معماران، طراحان صنعتی و هنرمندان مدرن با روشهای آموزشی نوین تأسیس کرد.
با توجه به پایان جنگ جهانی اوّل و فقدان تعدادی از اساتید مدرسههای ادغام شده، گروپیوس به گزینش اساتید جوان، کمتجربه و البته پیشرو جهت تدریس در باهاوس رو آورد؛ «یوهانِس ایتن» نقاش سوئیسی برای تدریس مبانی طراحی، «گرهارد مارکس» مجسمهساز آلمانی و «لیونل فاینینگر» نقاش اکسپرسیونیست آلمانی-آمریکایی از نخستین برگزیدگان بودند.
«پل کِلِه» سوئیسی، «اسکار شِلِمِر» آلمانی، «واسیلی کاندینسکی» روس و سپس «لاسلو موهوی- نادی» (موهولی ناگی) مجارستانی، همگی از شاخصترین نقاشان آبستره با شیوهای نوین بودند که از سال 1921 تا 1923 برای تدریس در مدرسة باهاوس دعوت به همکاری شدند. همچنین «تئو فان دوئسبورخ» نقاش هلندی و پایهگذار «دِاِستیل» و «ال لیسیتزکی» معمار بزرگ کانستراکتیویست روس نیز از سال 1922 و «مارسل لایوس بروئر» معمار و طراح مبلمان مجارستانی از سال 1920 با مدرسه همکاری داشتند.
گروپیوس دورهای مقدماتی موسوم به «فورکورس» را بهصورت اجباری به مدّت یک نیمسال و سپس به طول دو نیمسال تدوین کرد که در آن آموزشهای پایهای و اوّلیه درنظر گرفته شده بود. بین سالهای 1919 تا 1923 «یوهانِس ایتن» با روش سختگیرانة خود این دوره را با محوریت آموزش مبانی هنر، رنگ و ترسیم، تدوین و بهپیش بُرد، امّا پس از اختلاف نظر وی با گروپیوس، «ژوزف آلبرز» در نیمسال نخست به تدریس «آموزش صنعت» با محوریت خلاقیت و «لاسلو موهوی- نادی» در نیمسال دوّم درس «از مصالح تا معماری» را آموزش میدادند. پس از گذر از دورة فورکورس، کارآموزی به مدت سه سال در یکی از کارگاههای هفتگانة باهاوس (شامل کارگاههای فلز، چوب، پارچه، نقاشی ساختمان، چاپ و تبلیغات، نمایش و هنر) در کنار آموزش دروس تئوری «حسابداری»، «عقد قرارداد» و «برآورد» انجام میگردید. با پایان کارآموزی، آزمون عملی مهارت فنی از دانشجویان به عمل میآمد و پس از موفقیت، گواهینامة اتمام کارآموزی به دانشجویان اعطا میگردید. ادامة تحصیل با انجام پروژة معماری و تداوم کار در کارگاهها در کنار راهنمایی دانشجویان جدید زیر نظر اساتید بزرگ مدرسه و پشت سر گذاشتن امتحانات عملی به پایان میرسید که در نهایت مدرک «استاد کار» داده میشد.
گروپیوس که معتقد به بیزمانی در معماری بود، تاریخ معماری را درسی بیهوده میپنداشت، بنابراین آن را از ساختار آموزشی باهاوس حذف نمود. در برنامة آموزشی وی توازن میان آموزش تئوری و عملی هدفگذاری و بر یافتن راهحل مسایلی چون مسکن، شهرسازی و تولید انبوه سودمند و باکیفیت تأکید شده بود
سکانس دوّم : باهاوس در دساو
سال 1925 مصادف با انتقال باهاوس از وایمار با ساختار فرهنگی محافظهکارانه به شهر صنعتی دساو با حاکمیت شهری مدرن و روشنفکرانه بود؛ سپس در سال 1926 مدرسه به ساختمان مدرن و نوسازش با طراحی مدیر خود انتقال یافت. گروپیوس در طراحی ساختمان باهاوس دساو، بخشهای مختلف را در پیوند با یکدیگر قرار داد و مجموعهای وحدت یافته، ضمن استقلال واحدهای کارکردی و با فرمی متعادل امّا نامتقارن خلق نمود؛ وی اعتقاد داشت: «تصور واهیِ تقارنِ محوری، جای خود را به تعادل آهنگین و حیاتی دستهبندی نامتقارن اجزا میدهد». انتظام فضاها در این بنای اسکلت بتون مسلح متشکل از ترکیب منظم و هنرمندانه احجام مکعب شکل با پوستهای از شیشه جهت ارتباط شفاف درون و بیرون و القای حسّ تعلیق و سبکی بود که نشان از تبلور تفکری نوین در قالب معماری سفید رنگ میباشد. به اعتقاد «زیگفرید گیدیون» باهاوس نخستین بنای بزرگ ملهم از تصوّر فضایی جدید در معماری بود که ساخته شد. «کریستیان نوربرگ- شولتس» دربارة معماری ساختمان باهاوس معتقد است: «این نقشه آرزوی بارز آن روزگار، یعنی میل به تمایز و تفصیل کارکردی را نشان میداد و در عین حال، رابطهای فعالانه میان بنا و محیطش پدید آورد». در برهة زمانی مدیریت گروپیوس بر باهاوس، آزادی، احترام و همکاری متقابل میان وی و اساتید پایه گذاشته شد که این امر موجب ایجاد فضای آموزشی نخبهگرایانه و پیشرو گردید. وی در سال 1924 «حلقة یاران» را تأسیس کرد که بزرگانی چون «آلبرت اینشتین»، «آرنولد شوئنبرگ» و «مارک شاگال» عضو آن بودند و نشریة باهاوس را نیز در سال 1926 بنیان نهاد. گروپیوس در سال 1964 موزهای بهنام آرشیو باهاوس در دارمشتات آلمان طراحی کرد که این اثر بین سالهای 1976 تا 1979 در برلین اجرا شد و یکی از آخرین آثار معماری بنیانگذار این مدرسه میباشد.
سکانس سوّم : از وداع گروپیوس تا برکناری هانِس مییر
فشارهای اقتصادی و مشکلات داخلی باعث کنارهگیری گروپیوس در سال 1928 از ریاست مدرسه شد و هانِس مییر، معمار سوییسی با گرایش مارکسیستی که از 1926 مدیر بخش معماری باهاوس بود، جانشین وی گردید. ریاست دو سالة مییر با تفکرات تندروانة عملکردی و سوسیالیستی وی باعث ایجاد تغییراتی در ساختار درسی مدرسه شد؛ دورة فورکورس حذف و دروس جامعهشناسی، اقتصاد و روانشناسی گشتالت جایگزین آن گردید. وی همچنین درس شهرسازی را به دروس مدرسه افزود. مارت اشتام، معمار، شهرساز و طراح مبلمان هلندی، و لودویگ هیلبرزایمر، معمار و شهرساز هلندی نیز به جمع اساتید باهاوس پیوستند، گرچه مارسل بروئر، هربرت بایر و لاسلو موهوی- نادی مدرسه را ترک گفتند. در این برهة زمانی تأکید کمتری بر هنر بود، امّا جنبههای علمی، فنی و مهندسی آموزش هنر و معماری تقویت گردید. مرحوم «منوچهر مزینی» دربارة این دوره در کتاب «از زمان و معماری» چنین اظهار میدارد: «نوعی خشکی و تقید (دگماتیسم) بر باهاوس چیرگی یافت که اینبار آن را مواجه با ناآرامی داخلی کرد؛ برای آنکه بسیاری از شاگردان و استادان با عقاید وی موافق نبودند و خشکی و یکطرفه بودن آن را نمیپسندیدند». سرانجام به پیشنهاد شهردار دساو، مییر استعفا داد و به اتحاد جماهیر شوروی مهاجرت کرد.
سکانس پایانی : مدیریت میس فان در روه تا انحلال باهاوس
پس از کنار رفتن مییر از ریاست باهاوس، با ردّ پیشنهاد مدیریت مجدد بهوسیلة گروپیوس، وی لودویگ میس فان در روه را برای این پست به مدرسه پیشنهاد داد. میس معماری بسیار شهیر و خوشنام بود و پیش از آن در سال 1926 به سمت نایب رئیس ورکباوند آلمانی منصوب شده بود، مدیریت بخش معماری کوی وایسنهوف در سال 1928 را به انجام رسانیده و غرفة آلمان در نمایشگاه جهانی سال 1929 بارسلونا را طراحی کرده بود. میس همانند دیگر مدیران پیش از خود، تدریس معماری در باهاوس را آغاز کرد و همچون والتر گروپیوس از همکاری «ارنست نویفرت» که از نخستین دانشجویان باهاوس بود، بهره برد.
از اتفاقات مهم مدیریت دورة میس میتوان به قدرتمند شدن گرایش معماری باهاوس، غیر اجباری شدن فورکورس و برگزاری آزمون در انتهای هر نیمسال جهت ورود دانشجویان به کارگاههای هفت گانه اشاره کرد، ضمن آنکه از سال 1930 درس «طراحی دست آزاد» برای ارائة باکیفیتتر طراحیها به جمع دروس افزوده شد که ژوزف آلبرز تدریس آن را به عهده داشت. برنامة درسی میس فان در روه مشتمل بر این کارگاهها و دروس بود: «طراحی ساختمان و طراحی داخلی»، «تبلیغات»، «عکاسی»، «نساجی» و «هنرهای دیداری».
پیروزی نازیها در سال 1932 باعث افزایش فشار بر باهاوس شد بهگونهایکه مدرسه به برلین انتقال یافت، امّا فشارهای روزافزون سیاسی باعث گردید تا در ژوئن سال 1933 داوطلبانه فعالیتهای آموزشی باهاوس متوقف شود و مدرسه که در کارخانهای متروکه واقع شده بود، انحلال یافت.
درجمع، برنامة آموزشی در باهاوس بر مبنای مطالعة ویژگیهای مصالح، فرم و ساختار استوار بود. از دیگر سو، این مدرسه بهدلیل برخورداری از اساتید آوانگارد و نوآور، آموزش علمی و عملی در فضایی مدرن و مشارکت در طراحی و تولید صنعتی، تأثیری ژرف بر فضای آموزشی سدة بیستم گذاشت و نگاهی نوین بهویژه در آموزش معماری برجای گذاشت. ضمن آنکه گروپیوس و میس فان در روه با مهاجرت به ایالات متحده، روش آموزشی نوینی را با الهام از فضای آموزشی باهاوس در هاروارد و انستیتو تکنولوژی ایلینوی بنیان گذاشتند؛ در این مسیر از همراهی جمعی از اساتید باهاوس همانند هیلبرزایمر و بروئر برخوردار شدند. نوربرگ- شولتس در کتاب «معنا در معماری غرب» چنین نگاشته است: «فلسفة آموزشی باهاوس در صدد ایجاد ترکیبی جدید از هنر و فناوری بود، یعنی برخوردار کردن فرآوردههای ماشین از محتوای واقعیت و معنا. باهاوس برای نیل به این هدف، هم میخواست نیروی فردی بیان خویشتن را آزاد کند و هم زیباشناسیای عینی و مبتنی بر معرفت علمی پدید آورد. این اندیشه باهاوس را در سنّت و روح روشنگری مینهد و توفیق بینظیر آن ناشی از این واقعیت است که باهاوس مظهر روح نهادین آن روزگار است».
نگارنده :محمدرضا دهقانی
بن نوشتهها :
بنهولو، لئوناردو، تاریخ معماری مدرن ، نیّراحمدی، حسن، مهندسین مشاور نیرسان، 1377.
روسته، ماگدالنا، باهاوس ، روحی، پویان، نشر خاک، 1386.
کرتیس، ویلیام جی.آر.، معماری مدرن از 1900 ، گودرزی، مرتضی، انتشارات سمت، 1382.
گاردنر، هلن، هنر در گذر زمان ، فرامرزی، محمّدتقی، انتشارات نگاه، 1370.
گیدئین، زیگفرید، فضا، زمان و معماری ، مزینی، منوچهر، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1374.
مزینی، منوچهر، از زمان و معماری ، مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، 1376.
نوربرگ- شولتس، کریستیان، ریشههای معماری مدرن ، جودت، محمدرضا، انتشارات شهیدی، 1386.
نوربرگ- شولتس، کریستیان، معنا در معماری غرب ، قیومی بیدهندی، مهرداد، انتشارات فرهنگستان هنر، 1386.